دستور زبان فارسی ششم ابتدایی با توضیح کامل
1. انواع حروف در زبان فارسی
حرفها در زبان فارسی سه دستهاند: «حرف ربط»، «حرف اضافه» و «حرف نشانه».
?۱ـ حرف اضافه
حرف اضافه کلمهای است که معمولاً کلمه یا گروهی از کلمهها را به «فعل» یا «صفت برتر»، یا «اسم جمع» و یا نظایر اینها نسبت میدهد،
و آنها را متمم یا وابستهٔ فعل، صفت برتر یا اسم جمع و مانند اینها قرار میدهد.
❤️حروف اضافه نیز دو دستهاند
(۱) حروف اضافهٔ ساده: شامل از، الاّ، الی، اندر، با، بدون، بر، برای، به، بهر، بی، تا، جز، چون، در، ضد، علیه، غیرِ، مانند، مثل، مگر، واسهی.
(۲) حروف اضافهٔ مرکب: شامل غیراز، بهغیراز، بهمجرد، بهمحض، بهعنوان، بهمثابه، بهوسیلهی، بهواسطهی، دربرابر، درقبال، درمیان، ازجمله، درخصوص.
?۲ـ حرف ربط
حرف ربط کلمهای است که دو ساژه را به هم پیوند (ربط) میدهد.
?حروف ربط دو دستهاند
(۱) حروف ربط ساده: شامل اگر، اما، باری، پس، تا، چه، خواه، زیرا، که، لیکن، نیز، و، ولی، هم، یا.
(۲) حروف ربط مرکب: شامل آنجاکه، آنگاه که، از آنجا که، از آنکه، ازاینروی، ازبس، ازبسکه، بسکه، ازبهر آنکه، اکنون که، چنانچه، اگرچه، الاّ اینکه، بااینحال، باوجوداین، بهشرط آنکه، چنانکه و….
?۳ـ حرف نشانه
حرفی است که برای تعیین مقام و نقش کلمه در جمله میآید و نقش آن را مشخص میکند.
برای مثال «را» در جملهٔ «علی را دیدم» نشانهٔ مفعول است. حروف نشانه عبارتند از: ا،ای، یا، را ـِ (کسره).
2.تفاوت (مجاز /استعاره/کنایه)
_این سه آرایه در ادبیات فارسی معنی واقعی ندارند.
#مجاز:
چنان چه واژه ای در معنی واقعی اش به کار نرود “مجاز” است.
به عبارتی ساده چنان چه به جای چیزی “محل یا جز و کل” چیزی را به کار ببریم;
✅بر آشفت ایران و برخاست گرد.
✅به کشتن دهی سر به یک بارگی
✅دست در حلقه ی آن زلف دوتا نتوان کرد.
✅مر زبان را مشتری جز گوش نیست.
✅همت حافظ و انفاس سحر خیزان بود
که زبند غم ایام نجاتم دادند
⏺در متال های بالا
ایران مجاز از “مردم” به علاقه ی محل /سر مجاز از “کل وجود “به علاقه ی جز/
دست مجاز از”انگشت “به علاقه ی کل/زبان مجاز از “سخن”به علاقه ی ابزار/انفاس مجاز از “سخنان یا نصایح” به علاقه ی سببیه است.
#استعاره :
استعاره نیز نوعی مجاز به علاقه تشبیه است ،چرا که “مشبه به “را به جای مشبه به کار می بریم .
✅غضنفر(شیر)بزد تیغ بر گردنش
✅دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی .
✅ای دیو سپید پای دربند
در مثال های بالا چه وازه هایی غیر واقعی یعنی در اصل “مشبه به “اند؟
غضنفر :استعاره از “حضرت علی”
زندان: استعاره از “دنیا”
دیو سپید:استعاره از “دماوند”
#کنایه:
هرگاه “افعال مرکبی “را در غیر معنی ظاهری به کار ببریم ،از کنایه بهره برده ایم.
✅سر سرکشان زیر سنگ آورد
✅هنوز از دهن بوی شیر آیدش
✅عنان را گران کرد اورا بخواند
سر زیر سنگ اوردن:کنایه از کشتن کسی
از دهن بوی شیر آیدش: بی تجربه بودن و خردسالی
عنان گران کردن :کنایه از متوقف کردن اسب
3.قید و انواع آن
قید مختص : بعضی از قید ها جز نقش قیدی، نقش دیگری در جمله نمی پذیرند، این قبیل قیدها را قید مختص می نامند ، زیرا که اختصاص به نقش قیدی دارند .
مانند: هرگز – هنوز – البته – مثلا – احیانا – اتفاقاً .
من هرگز او را ندیده ام .
پدرم هنوز از مسافرت برنگشته است .
کلمه هایی که درآخر آنها تنوین ــًـ هست همگی درزبان فارسی قید مختصند .
مانند: اتفاقاً- احتمالاً- اصلاً- ضمناً .
اتفاقاً دیروز علی را در خیابان دیدم .
? اقسام قید از جهت معنی :
✔️ قید زمان : مانند : شب ، بعضی وقتها
درجمله زیر :
شب باران آمد . بعضی وقتها باران می بارد .
✔️ قید مکان : مانند : اینجا و آنجا در عبارت زیر :
حسن اینجا نشسته بود و احمد آنجا .
✔️ قید مقدار : مانند : کم کم و زیاد در عبارت زیر :
دیشب باران کم کم آمد اما امروز زیاد بارید .
✔️ قید کیفیت : مانند : خوب و به آرامی در جمله های زیر :
احمد خوب کار می کند . احمد به آرامی کار می کند .
✔️ قید حالت : حالت فاعل یا مفعول را در حین انجام دادن و انجام گرفتن کار بیان می کند.
مانند : افتان و خیزان و گریان در جمله های زیر :
مرد مجروح افتان و خیزان خود را به پشت درخت رسانید .
✔️ قید تصدیق و تاکید : مانند : حتماً در جمله : حتما به دیدار شما خواهم آمد .
✔️ قید پرسش : مانند: چگونه در جمله : چگونه این کار را انجام خواهید داد ؟
✔️ قید شک و تردید : مانند: شاید در جمله: شاید فرداد به کتابخانه بروم .
✔️ قید تأسف : تاسف گوینده را از وقوع فعل یا از واقع نشدن آن بیان می کند . مانند : افسوس و متاسفانه در جمله های زیر :
افسوس که دوستان ، خیلی زود ما را ترک می کنند .
متاسفانه نتوانستم شما را ببینم .
✔️ قید تعجب : مانند : عجبا در این جمله :
عجبا ! عمر آدمی به این زودی به پایان می رسد .
❌ یاد آوری : حرف اضافه با متمم و گروه متممی جمعا در برخی موارد نقش قیدی پیدا می کنند .
مثلاً : احمد در اطاق سرد کار می کند . در (حرف اضافه)+ اطاق ( متمم)+ سرد (صفت اطاق ) = قید مکان .
ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست از (حرف اضافه ) + چه (صفت برای سبب) + سبب (متمم) = قید علت.
4.شبه جمله
وقتی می خواهیم حالتهای درونی و روحی خودمان مانند شادی و غم و درد و افسوس و …. را به زبان بیاوریم
از کلمه هائی مثل کاش ، به به ، آه ، دریغ و … استفاده می کنیم . به این کلمه ها شبه جمله یا صوت می گوئیم . این کلمه ها معنائی مانند جمله دارند .
مانند :
آه مثل این است که می گوئیم ، درد می کشم .
به به مثل این است که می گوئیم ، چه خوب است .
افرین ، مثل این است که می گوئیم ، تو را تحسین می کنم .
به این کلمات صوت هم می گوئیم ، چون مثل اینکه از شدت ناراحتی یا خوشحالی یا درد ، صدائی از حلق و دهان خود درمی آوریم . مانند : آه ! آخ ! وای !
اقسام شبه جمله
شبه جمله ها را از جهت معنی به انواعی تقسیم می کنند .
?????????
1-شبه جمله امید و آرزو و دعا :
کاشکی ، کاش ، ای کاش ، آمین ، ان شاءالله ، الهی
ای کاش می توانستیم با هم مهربان باشیم .
کاشکی دلی پریشان نمی شد .
الهی غم نبینی .
ان شاء الله که خوبی .
2-شبه جمله تشویق و تحسین
آفرین ، بارک الله ، مرحبا ، احسنت ، ماشاءالله ،خوشا ، به به
آفرین کارت خیلی خوب بود .
بارک الله به این بچه خوب
به به چقدر زیبائی!
3-شبه جمله درد و تاسف
آه ، درد ، دریغا ، دریغ ، دریغ و درد ، ای داد ، داد ، فریاد ، واویلا ، فغان ، وای ، افسوس
افسوس که نامه جوانی طی شد .
آه که این درد مرا می کشد .
????????
4-شبه جمله تعجب
به ، وه ، اوه ، عجب ، چه عجب ، عجبا ، شگفتا
عجب حکایتی !
چه عجب یاد ما کردی !
5- شبه جمله تنبیه و پرهیز
امان ، الامان ، مبادا ، زنهار ، زینهار ، هان
مبادا حرف او را گوش کنی
زنهار از رفیق بد زنهار
هان ای پسر عزیز دلبند
– 6شبه جمله امر
خفه ، خاموش ، ساکت ، یالله ، بسم الله
یالله از جابت تکان بخور
????????
7- شبه جمله احترام و قبول
چشم ، به چشم ، ای بچشم ، بله قربان
چشم می آیم .
بله قربان ( اطاعت می کنم )
8-شبه جمله جواب و تصدیق
بله ، آری ، ای ، ای والله
البته که می آیم
5.نهاد و گزاره چیست؟
نهاد کلمه یا گروهی از کلمات است که درباره آن خبری می دهیم . نهاد صاحب خبر است .
به عبارت دیگر نهاد قسمتی از جمله است که درباره آن خبری می دهیم .
#گزاره خبری است که درباره نهاد داده می شود. به عبارت دیگر گزاره ، بخش اطلاع دهنده خبر است.هر گزاره یک فعل دارد
✍️در جمله های زیر :
علی آمد
علی نهاد و آمد گزاره است
هوا روشن شد
هوا نهاد و روشن شد گزاره است
آقای ناظم نامه را به محمود داد
آقای ناظم نهاد و نامه را به محمود داد گزاره است
در بیشتر جمله ها نهاد پیش از گزاره می آید.
❗️هر گزاره یک فعل دارد
#نهاد در بیشتر اوقات با فعل خود مطابقت دارد. یعنی اگر نهاد مفرد باشد فعل نیز مفرد است و اگر نهاد جمع باشد فعل نیز جمع است
مانند مثال زیر :
زنبور عسل شیره گلها را می مکد.
زنبور عسل ( نهاد ) مفرد است و می مکد ( فعل ) نیز مفرد است.
زنبورهای عسل شیره گل ها را می مکند.
زنبورهای عسل ( نهاد ) جمع است و می مکند ( فعل ) نیز جمع است .
❓نهاد اجباری : شناسه را نهاد اجباری می گوئیم. نهاد اجباری همیشه همراه با فعل است. به عبارت دیگر شناسه نشانه فعل است و شخص فعل را تعیین می کند
6.افعال ربطی یا اسنادی:
افعال« است،بود،شد،گشت،گردید» را افعال ربطی یا اسنادی می گویند .
معمولا به کلمه ای که قبل از فعل ربطی می اید ، مسند می گویند و نهاد یا فاعل ، نقش مسند الیه می گیرد.
نکته 1:
«است »به معنای «وجود دارد» فعل ربطی نیست
مثال:
غله در انبار است.
یعنی غله در انبار وجود دارد.
نکته2:
«گشت و گردید»به معنای «دور زد و حرکت کرد»ربطی نیست.
مثال:
علی اطراف شهر راگشت.
(اطراف را دور زد):غیر ربطی.
نکته3:
«شد»به معنی«رفت»فعل ربطی نیست.
مثال:
شدغلامی که آب جوی آرد
غلامی رفت که اب بیاورد .
نکته4_
«آمدوافتاد»اگربه معنای «باشدوشد»باشند فعل ربطی هستند.
مثال:
علم بی عمل سودمند نیافتد.
یعنی سودمند نباشد.
مثال:
پزشکان درمعالجه ی اوعاجزآمدند
پزشکان در معالجه او عاجز شدند.
خیلی عالی بود فقط کاش مثال هاش ساده تر بود?